ماسک کربن دار
در صف ایستگاه تاکسی با تقلای زیاد از لابلای ماسک کربن دار اندک اکسیژن هوا رو به ریه هام میرسوندم. مسافر جلوییم با جدیت سیگار می کشید . نگاه کنایه آمیزی انداخت و گفت: یعنی اینقدر آلودگی جدیه؟ گفتم: حالا زیاد جدی نگیر، ریه بعضی ها تحمل میکنه بعضی ها هم باید پیشگیری کنن . توی مسیر، راننده تاکسی از پشت ماسک بدون کربن خطاب بمن گفت: ماسکتون چه آشناست. و با تمسخر ادامه داد: بیشتر روی صورت مامورهای کنترل ترافیک دیدم. راستی اون پلاستیک چیه روش؟ گفتم: ماسک کربن دار. گفت: واقعیتش گول زنکه واسه پول اضافه. چیزی شبیه فیلتر سیگار. مسافر دیگری گفت: دقیقا. روی هر کالای ارزون یه قطعه اضافه میکنن به اسم آپشن با قیمت بیشتر ی میفروشن. مسافر دیگری گفت: مثل ایربگ پراید که آپشن حساب میشه. از فردای آنروز با وجود هوای آلوده بدون ماسک بیرون رفتم.
نویسنده: محسن حسینی
تاریخ: روزهای آلوده تهران سال۹۵
http://peirang.persianblog.ir
Telegram: @shortshortstory
داستان های کوتاه محسن ......
ما را در سایت داستان های کوتاه محسن ... دنبال می کنید
برچسب : داستان جدید باحال, نویسنده : epeirang5 بازدید : 194 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 19:55