داستانک: خارج از کادر

ساخت وبلاگ

(خارج از کادر)

پسر بچه دست از بازی کردن کشید. روی نیمکت پارک کنار نامادری اش نشست. از نامادری اش خواست از او عکسی بگیرد. نامادری کادر را در جهت در خروجی پارک تنظیم کرد و از پسر بچه خواست تا در کادر بایستد. پسر چند گام به عقب برداشت. زن با اشاره دست علامت داد عقب تر برود. پسر چند متر عقب تر رفت. زن باز از پسر خواست چند گام دیگر به عقب بردارد. پسر عقب تر و عقب تر رفت تا اینکه از کادر دوربین خارج شد. نامادری دوربین را خاموش کرد و در کیفش قرارداد. دخترش که در سوی دیگر پارک در حال بازی کردن بود را صدا کرد. او را بوسید و همراه هم از در دیگر پارک خارج شدند. 

سید محسن حسینی

21 آبان ماه 1392

داستان های کوتاه محسن ......
ما را در سایت داستان های کوتاه محسن ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : epeirang5 بازدید : 234 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 19:56